حمیدرضاجونمحمیدرضاجونم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

روح زندگی ام

دیر اومدنم

1393/8/25 21:22
نویسنده : مامان حمیدرضا
502 بازدید
اشتراک گذاری

روح زندگیم عزیز مامان وبابا  مامان فدات بشه این روزا اصصصصصلا وقت ندارم به وبت سر بزنم ازیه طرف

دانشگاه ازطرفی کارای روز مرگی واز همه مهمتر خودت چون هرچه بزرگتر میشی بیشتر اذیت میکنی

همش میخوای به وسایلا دست بزنی شیطونی درحد خطرناکش انجام میدی هی میری کنارسیم برق

سیمارو میکشی منم دیگه هر چی انرژی قبل وبعدرفتن دانشگاه دارم با توصرف میشه

ولی بازم خداروشکر وقتی که میرم دانشگاه با عمه رحیمه اروم میشی وروزایی که 4 پشت سرهم کلاس  دارم

میارمت پیش مامانم چون از وقتی بدنیااومدی دست اون بودی براهمین بیشتر بهش عادت داری

خیلی متاسفم نمیتونم پیشت باشم من فقط بخاطر آینده تو دارم درس میخونم نه برااینکه خودم درآینده شاغل بشم خلاصه ...خیلی دوست دارم پسرم

پسندها (2)

نظرات (0)