حمیدرضاجونمحمیدرضاجونم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

روح زندگی ام

انتخاب اسم برای پسردلبندمامانو بابا

1392/6/2 23:59
نویسنده : مامان حمیدرضا
137 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدل مامان انتخاب کردن اسم برای منو بابایی

یکم مشکل بود چون میخواستیم اسمی باشه از هر

لحاظ خوب باشه ودر اینده خودت اعتراض نکنی

راستش از اسمایی که الان هست اصلا خوشمون

نمیاد چون خیلی لوس هستن.....

به نظر من اسم خوب برکت روح انسانه اسماهای

قرانی تاثیر خوبی روی روحیه ادم دارن حالا بگذریم ......

منوبابایی دراخر تصمیم گرفتیم اسم تورو حالا عجله

نکن میگم .....حمید رضا بزاریم حالا چرا حمید رضا

حمید که میشه عموی من ودایی بابایی همه خیلی

دوسش داشتیم خدا رحمتش کنه حلال مشکل

هرکسی بود برای همه دلسوزی میکرد من

خیلیییییییییی دوسش داشتم وقتی حرف میزد

حس عجیبی داشت اون صداش نگاش ادمو قانع

میکرد به درد دلای همه گوش میکردوبرای بابایی

بهترین الگو در ورزش بود تو کل شهر اوازه داشت

همه بهش احترام میزاشتن ولی خدا زود از

پیش ما بردش توی یک تصادف وحشتناک تو راه

چابهار جونشوازدست میده وسال 89 یک ماه بعد

ازدواج منو بابایی این اتفاق افتاد خلاصه مامانی

هرچی از این انسان شریف بگم بازم کم گفتم .........

وحالا ادامه ی اسمت که رضاست.رضاهم بابایی

من میشه بابام همه چیز منه همه وجودمه عاشق

بابام هستم خلاصه مامانی اینم جریان انتخاب کردن

اسم برای جییییگر مامانو بابا...............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان پارسا جونی
3 شهریور 92 16:06
سلام به نی نی وبلاگ خوش امدید و مادر شدنتونو تبریک میگم انشاالله به سلامتی بدنیا میادو رنگ و بوی خونتونو به تغییر میده و لذت میبرید .به وب ما هم سر بزنید ممنون
مثل هیچکس
4 شهریور 92 0:53
خاله جون اگه میشه ما رابا اسم مثل هیچکس ثبت کنید اینجوری بهتره تامحمد جون اخه محمد خیلی زیاده.همه دوستام لطف کردن مثل هیچکس ثبت کردن بازم ببخشید .


مثل هیچکس
6 شهریور 92 1:17
خاله دیگه از خودتون ونی نی توراهیتون نمی نویسید؟




نی نی یکم اذیتم میکنه نمیتونم پشت اینترنت بشینم سوزش معده دارم باید فقط دراز بکشم
ریحانه
9 شهریور 92 17:48
سلام: ممنونم که سر زید رفته بودم شمال به همین دلیل چند روز مطلب ننوشته بودم